چاقویی که دسته خودش را میبرد
تعجب نکنیم بعضی اتفاقات اقتصادی در کشور بهقدری نادر است که باورکردنی نباشد اما همه آنها واقعیت دارد
اصفهان امروز - حسن روانشید
تعجب نکنیم بعضی اتفاقات اقتصادی در کشور بهقدری نادر است که باورکردنی نباشد اما همه آنها واقعیت دارد زیرا همین سه سال پیش شاهد بودیم معدودی چگونه توانستند با یک مانور خارقالعاده و برای اولین بار در تاریخ بورس جهان، ظرف کمتر از یکماه هزاران میلیارد سرمایههای مادی و حتی معنوی جامعه سادهلوح را به حباب بورس بکشانند و ضمن نجات آن از ورشکستگی، جیب گروهی فرصتطلب را ضمن یک بازی صوری با اوراق سهام مجازی پر کند و از آنسو یک دهک به نیازمندان یارانه در گروههای سهگانه بیفزایند. آنها خانه، خودرو، طلا، اثاثیه منزل و حتی جهیزیه گرفتهشده برای دختران خود را فروختند و وجه آن را به خرید اوراق سهام بورس اختصاص دادند تا یکشبه تنزل پیدا کرده و آنها را به خاک سیاه بکشاند! درحالیکه رئیس قوه مجریه وقت یکی از تشویقکنندگان این دسته از جامعه به خرید اوراق سهام بود تا زمینه لازم برای تورم فعلی فراهم گردد. حال باید دید چگونه میشود این دیوار بیاعتمادی را بین سه گروه اول، شش گروه دوم و درنهایت گروه برخوردار دهم جامعه تخریب نمود! نظام مالیاتی کشور از آغاز تاکنون نتوانسته است رنگ کدری که بین خود و مؤدیان براثر بیاعتمادی
حائل شده شفاف کند اگرچه تلاشهای زیادی دراینباره صورت گرفت اما هنوز هم بخشی از کسانی که پشت میزهای ممیزی نشستهاند همچنان خود را تافتههای جدا بافته میدانند و حاضر نیستند برای یکلحظه هم که شده جایشان را با مؤدی ایستاده روبروی میز که در حقیقت ولینعمت اوست عوض کرده و زبان او را بفهمند و کلام او را درک کنند. این روش منسوخشده هیچوقت نمیتواند سازمان به این عریض و طویلی را موفق به دریافت مالیات واقعی از کسانی نماید که تا امروز رنگ اظهارنامه را به چشم خود ندیدهاند اما پولشان از پارو بالا میرود؛ اما چرا اینگونه است که دستگاه متولی دریافت مالیات با آنهم سیستمهای پیچیده و دسترسی به صندوقخانهها و حسابهای بانکی افراد به کمک کدهای ملی ولی همیشه در حال دور خوردن است که البته حل این معادله یک مجهولی بسیار ساده میباشد و آن اینکه رزومه باتجربهها در اختیار آن کسانی است که همیشه در حال ویرایش در پرداخت مالیات هستند زیرا بهمجرد بازنشسته شدن یکی از این افراد با پیشنهاد حقوقهای کلان و نجومی به آنها مسئولیت حفظ دفاتر و نگارش صوری عملیات مالی خود را به ایشان میسپارند تا نهتنها در پایان سال بدهکار نباشند بلکه
بهعنوان ورشکسته دولت هم بهحساب آمده و مطالبه گر شوند! حالا باید دید حفرههای در مسیر کجا کنده شده درحالیکه مالیات یکی از مهمترین منابع تأمین بودجه در کشورهای توسعهیافته است و بهعنوان ابزاری درآمدی برای مدیریت بازارهای مالی، پولی و همچنین مبارزه با بسیاری از جرائم به کار میرود اما اینجا همچنان یکپایش لنگ میزند. اگرچه کشورهای پیشرفته در امر اخذ مالیات صحیح و منطقی با قوانین متعدد و محکمی که دارند توانستهاند این سازمان را با کمترین هزینه به بالاترین درآمد برساند و البته در کشور ما هم مدتی است اهمیت مالیات موردتوجه نهادهای بالادستی قرار گرفته و بهسختی در حال وضع قوانین سازنده دراینباره هستند که مهمترین آنها افزایش پایههای مالیاتی و جلوگیری از نفوذ افراد در آن است اما هنوز کاری بهمنظور پیشگیری از ورود بلافاصله برخی ممیزان و سرممیزان بازنشسته امور مالیاتی به زمینبازی رقیب پیدا نشده که اجازه ندهند اطلاعات و ترفندهای اینسو به آنطرف نشت یابد! که اینها همان چاقوهایی هستند که دسته خودشان را هم میبرند، جرائم مالیاتی در این میان میتواند تا حدودی سد باشد ولی زمانی که بعضی از بانکها هم از پرداخت
مالیات دین خود، خودداری میکنند که یکی از این موارد دریافت بهره بیش از نرخ مقرر است و یا سودی که به سپردهگذاران پرداخت میکنند که با این ترفند بتوانند مشتریان و سپردهگذاران بیشتری را جلب کنند. باید مالیات پرداخت نمایند درحالیکه با شیوههای غیرقانونی به فرار مالیاتی میپردازند. تنظیم دفاتر، اسناد و مدارک خلاف واقع و استناد به آنها، جلوگیری از در دسترس قرار دادن اطلاعات مالی با پیشگیری از اینکه مأمور مالیاتی با اشراف به مدارک کار خود را انجام دهد، مخفی کردن فعالیتهای اقتصادی و کتمان درآمد حاصل از آن، استفاده از کارت بازرگانی اشخاص دیگر بهمنظور فرار مالیاتی، نمایش فعالیتها بهگونهای که گویا فرد مشمول معافیت مالیاتی شده، ممانعت از دسترسی مأموران مالیاتی به اطلاعات مالیاتی و اقتصادی خود یا اشخاص ثالث و دهها مورد دیگر با توجه به ممیز محور بودن سازمان مالیاتی اتفاق میافتد. البته از دیگر نقاط آسیبپذیر دیگر آن میتوان به معافیتهای وسیع و متنوع دراینباره اشاره نمود که حجم بالا و همچنین موارد متعدد معافیتها در اقتصاد کشور از یکسو و مدیریت غیر کارآمد معافیتهای مذکور از سوی دیگر منجر به آثار سویی ازجمله
افت درآمدهای مالیاتی، کاهش فضای رقابتی، افزایش تبعیض مالیاتی و تحمل فشار بیشتر در فعالیتهای غیر معاف و افزایش درخواستهای مکرر استفاده از معافیتهای مالیاتی شده است؛ اما چه باید کرد که اینهمه چالش به یکباره از بین بروند و مالیاتدهنده و مالیات گیرنده اینگونه رودرروی هم قرار نگیرند و در کنار هم باشند قطعا نیازمند بازنگری در زیرساختها و تربیت اصولی نسل تازهای است که خود را تافتههای جدا بافته نپندارند؟ قطعا بازدارندگی با جرائم نقدی آنچنان نمیتواند کارساز و دائمی باشد که نیازمند مجازاتهای سختتری خواهد بود. از سویی برای حل این مشکل لازم است برخی توصیههای سیاستی مانند لزوم تعیین نرخ مناسب مالیاتی، ساده کردن نظام ممیزی، از بین بردن اقتصاد زیرزمینی، ثبات در قوانین مالیاتی، دنبال کردن فراریان مالیاتی، منصفانه بودن نظام مالیاتی، تولید محتوای مکتوب در رسانههای سنتی و نوین، ترویج اندیشه سرزمینی آباد با پرداخت مالیات در مطبوعات، گنجاندن چند واحد درسی پیرامون نقش مالیات در مقاطع مختلف تحصیلی و حذف مالیاتهای به هدف از نهادها، ارگانها و ارائه بعضی معافیتها به اشخاص حقوقی و حقیقی که به نحوی این فرهنگ را اشاعه
میدهند و درنهایت کوتاه کردن دست کسانی که بهراحتی میتوانند چاقویی باشند تا دسته خود را هم ببرند!
ادامه دارد